این گروه در افغانستان نام «ولایت خراسان» بر خود گذاشته و برای اعمال خشونت و سرکوبگری با هدف تحمیل ارادهاش در هفت منطقه متفاوت حضور پیدا کرده و متعهد شده عملیاتهایش را در مناطقی که پیش از این طالبان بر آنها سلطه داشت، تشدید کند.
داعش به منظور وارد کردن این منطقه تاریخی (افغانستان، پاکستان و کشورهای همسایه آنها) به خلافت «ابوبکر البغدادی» اعلام کرده که طرحهای بزرگی را برای منطقه در نظر دارد و در آغاز میخواهد طالبان و دولت «اشرف غنی» را از بین ببرد.
پایگاه اینترنتی تلویزیون «پی.بی.اس» آمریکا در گزارشی دیگری با اشاره به حضور داعش در افغانستان نوشت: «اسکات اسمیت» مدیر برنامه افغانستان و آسیای مرکزی در موسسه صلح آمریکا میگوید که داعش در اذهان مردم افغانستان نفوذ کرده است.
وی همچنین بر این باور است که داعش با طالبان ارتباطی ندارد و یک عنصر شورشی میباشد که در حل جنگ با دولت افغانستان است.
«بنیاد آسیا» در یک نظرسنجی اعلام کرد وقتی برای نخستین بار از مردم افغانستان درباره داعش سوال شد، سه چهارم پاسخدهندگان گفتند که تنها نام این گروه را شنیده و نیمی از آنها داعش را تهدیدی برای کشور خود دانستند.
گزارشهایی در خصوص نفوذ داعش در ولایتهای «جلالآباد» و «هلمند» افغانستان به گوش میرسد اما به طور کلی این گروه بر عراق و سوریه متمرکز شده است.
برخی جناحهای داخل افغانستان به داعش اعلام وفاداری کردهاند اما مشخص نیست آنها ارتباطهای عملیاتی با این گروه دارند یا صرفاً به دنبال انگیزههای فرصت طلبانه خود هستند.
مردم نگران درگیری 3 جانبه داعش، طالبان و دولت افغانستان
ترس مردم افغانستان از داعش مبتنی بر ادراکات آنهاست؛ مردم افغانستان نگران این هستند که با ورود داعش به کشورشان، یک درگیری 3 جانبه بین این گروه، طالبان و دولت آغاز شود که نتیجه آن حملات انتحاری، محدود شدن آزادی مردم و دیگر حوادث مخرب خواهد بود.
علاوه بر این نیروهای امنیتی افغانستان ضعیف شده و طالبان هم توانسته بیشتر شهرهای این کشور از جمله «قندوز» را هر چند به صورت موقت تصرف کرده و این موضوع باعث شده مردم به این باور برسند که طالبان در فصل جنگی سال جاری دستاوردهایی بیش از دولت داشته است.
پی.بی. اس نیوز در ادامه این گزارش به استخدام کودکان افغانستانی توسط گروه داعش اشاره کرد و نوشت: سرکردگان اصلی داعش کودکانی کمسنو سال و حتی 5 ساله را برای مبارزه آموزش میبینند تا جانشان را فدای خلافت کنند.
بنابر این گزارش، این جنگجویان در حال حاضر مشغول سربازگیرى از بین جوانان و نوجوانان بوده و مىخواهند قلمرو خود را با تصرف کردن مناطقی که اکنون تحت تسلط گروه طالبان هستند، گسترش دهند.
گفته مىشود جنگجویان داعش، کودکان زیر سن ١٨ سال را از مناطق تحت کنترل خود جذب و پس از آموزشهای جنگی و شستوشوى مغزى، آنها را به انجام حملات مسلحانه و انتحارى آماده مىکنند.
حبرنگار پی. بی. اس نیوز در ادامه گزارش خود به سراغ «نعمتالله» پسر 17 سالهای که تفنگ در دست خود دارد، میرود؛ نعمت الله که هنگام صحبت کردن با خبرنگار این شبکه از برقراری ارتباط چشمی با وی امتناع میکرد، گفت: ما در افغانستان اعضای داعش را میبینیم، توسط آنها آموزش داده میشویم و میخواهیم مانند آنها شویم.
فرماندار منطقه «چپه دره» ولالت «کنر» که به تازگی به داعش اعلام وفاداری کرده، میگوید که «نعمتالله» و «بشیرالله» یک نوجوان 13 ساله دیگر برای انجام حملات انتحاری آموزش دیدهاند.
در ادامه این گزارش آمده است: در کشوری مانند افغانستان که بیش از 30 سال است تجربه جنگ و خونریزی دارد، کودکان به طور منظم جذب گروههایی مانند داعش، طالبان و شبکه حقانی میشوند.
افزایش خشونت و روند رو به رشد پیوستن کودکان به تروریستها
روند رو به رشد افرادی که به داعش میپیوندند تنها شانس پیوستن کودکان به این گروه را افزایش میدهد؛ کارشناسان معتقدند با افزایش خشونت و درگیریها در افغانستان محافظت از کودکان به منظور جلوگیری از به کار گرفتن آنها به عنوان قاصد، جاسوس، جنگجو و بمبگذار انتحاری امری به مراتب سختتر شده است.
این شبکه آمریکایی معتقد است استخدام و به کارگیری کودکان در بسیاری از کشورها از جمله افغانستان به عواملی چون فقر گسترده، نبود فرصتهای شغلی، عدم دسترسی به امکانات آموزشی و تحصیل و شکست کامل حاکمیت قانون باز میگردد.
گر چه دولت افغانستان دسترسی به مناطقی که تحت کنترل طالبان، داعش و دیگر گروههای شورشی است را محدود کرده اما آنها از روشهای مختلفی مانند کمک مالی، زور و پیشنهاد محافظت از کودک یا خانواده وی، کودکان را به استخدام خود درمیآورند.
2 راه پیش روی خانوادهها؛ پول یا فرزند
این گزارش میافزاید: گروه طالبان در افغانستان و پاکستان 2 راه پیش روی خانوادهها قرار میدهند؛ نخست اینکه مبلغی معادل با حقوق سالانه خود را به آنها بپردازند یا اینکه یکی از کودکانشان را به این گروه بدهند و از آنجایی که اکثر این خانوادهها پرجمعیت هستند، گزینه دوم را انتخاب میکنند.
«بلوم» استاد دانشگاه گرجستان که در نوشتن کتاب «سلاحهای کوچک؛ کودکان و ترور» همکاری دارد، میگوید در برخی موارد کودک برای رفاه خانواده خود، قربانی میشوند.
راه دیگر پیوستن کودکان به گروههای مسلح، خانواده و روابط اجتماعی است؛ در واقع کودکانی که پدر یا برادر آنها عضو یکی از این گروهها باشند، راحتتر به استخدام آنها در میآیند؛ اگر گروههای شورشی کنترل یک منطقه را به دست بگیرند و در سیستم آموزش آنجا نفوذ کنند، شیوه دیگری برای استخدام کودکان افغانستانی است.
بلوم همچنین میگوید که گروههای شورشی و تروریستی در مناطقی که ناامیدی بین مردم آن موج میزند و آنها هیچ امیدی به آینده خود ندارند، راحتتر نفوذ میکنند.
در ادامه این گزارش آمده است: کودکانی که توسط گروههای شورشی استخدام میشوند در طیف وسیعی از عملیاتهای نظامی مثل پیامرسان، دیدهبان، جاسوس و حتی بمبگذار انتحاری به کار گرفته میشوند.
به عنوان مثال در فوریه سال 2014، یک نوجوان 14 ساله خود را نزدیکی یک ایست بازرسی در ولایت «پکتیا» منفجر کرد منجر به مرگ خود و 6 غیر نظامی و زخمی شدن 5 افسر پلیس شد؛ گزارش سازمان ملل در خصوص استخدام کودکان در درگیریهای مسلحانه نشان میدهد که از سپتامبر سال 2010 تا دسامبر 2014، 20 کودک در حملات انتحاری کشته شدهاند.
استفاده از کودکان در عملیاتهای نظامی دولت افغانستان
پی.بی. اس نیوز در ادامه این گزارش به موضوع استفاده از کودکان در عملیاتهای نظامی دولت افغانستان پرداخت و نوشت: اگر چه آمار دقیقی از تعداد کودکانی که توسط دولت افغانستان در عملیاتهای نظامی به کار گرفته میشوند وجود ندارد، اما میتوان به گزارش سازمان ملل در این زمینه استناد کرد که با ارائه اسنادی اعلام کرده از سپتامبر سال 2010 تا دسامبر سال 2014، حدود 556 پسر و 4 دختر آموزش نظامی دیدهاند که از این تعداد 75 درصد آنها عضو گروههایی شدهاند که در حال مبارزه با دولت است.
در سال 2011 افغانستان قراردادی را به منظور پایان دادن به استخدام افغانستانیهای زیر 18 سال در نیروهای امنیتی با سازمان ملل امضا کرد و سال گذشته نیز دولت این کشور استخدام و استفاده از کودکان توسط نیروهای امنیتی را اقدامی مجرمانه دانست؛ این در حالی است که شواهد موجود نشان میدهد دولت افغانستان در عمل به تعهدات خود ناکام مانده است.